دانلود گام به گام , جزوه و نمونه سوالات امتحانی

معنی شعر توفیق ادب هفتم - نمره برتر

دانلود گام به گام , جزوه و نمونه سوالات امتحانی

معنی شعر توفیق ادب هفتم

دسته بندی : جزوه , پایه هفتم

معنی شعر توفیق ادب هفتم

معنی درس سوم فارسی هفتم

معنی شعر توفیق ادب هفتم

فرمت PDF + لینک دانلود مستقیم قرار گرفت

نام درس : فارسی | موضوع : معنی شعر | نویسنده : نمره برتر

منتشر شده در نمره برتر | پایه و رشته : پایه هفتم

 

معنی شعر توفیق ادب هفتم : امروز هم قصد داریم تا یکی دیگر از شعر های فارسی هفتم را برای شما دانش آموزان زرنگ و معلمین گرامی قرار دهیم . همانطور که در عنوان این مطلب گفتیم در اینجا معنی شعر درس توفیق ادب که درس سوم فارسی هفتم میباشد را آماده کرده ایم . با ما همراه باشید

 

 

معنی لغات درس سوم فارسی هفتم

🔷نکات مهم درس :

نسل آینده ساز : ترکیب وصفی

جوان و نوجوان چشمه جوشان نیرو و استعداد است : تشبیه

استعداد : توانایی درونی

تحلیل : بررسی

جوانان و نوجوانان ما اھل فکر کردن، دریافتن و تحلیل کردن [ھستند] : نشانه ی نگارشی قلاب [ ] زمانی استفاده می شود که واژه ای به متن اصلی اضافه شده باشد.

مومن : ھم خانواده ی امن، امین، امنیت

به رغم : با وجود

عکس : برعکس، مخالف

مطبوعات : روزنامه ھا و مجلات

رسانه ھا : صدا و سیما

انحراف : منحرف شدن از راه درست

خطا : اشتباه

صلاح : درستکاری

پاکدامنی : نجابت، دوری از گناه

صداقت : راستگویی

شعور : درک و فھم

ھمت : اراده و پشتکار

غیرت : تلاش و اراده

اوایل :جمع کلمه ی اول: ابتدا

ھیئت : گروه

وضع : موقعیت، وضعیت

بحمدلله : به شکر خدا

برخوردار : بھره مند

مایه : باعث، دلیل

ببالد : افتخار کند

برافراشته : بلند شده

پاره ھای دل : کنایه عزیز وگرانقدر بودن

رستگاری : رهایی، نجات

پارسایی : تقوا و پرھیزکاری

مقتدر : قدرتمند

والا : ارزشمند

متعال : بلند مرتبه

 

معنی شعر توفیق ادب هفتم

✅ شعر خوانی: توفیق ادب

🔴قالب شعر : مثنوی

مولانا جلال الدین محمد بلخی معروف به مولوی یا مولانا، عارف و شاعر بزرگ قرن ھفتم.
آثار : مثنوی معنوی، دیوان شمس

 

1⃣ ای خدا ای فضل تو حاجت روا
با تو یاد هیچ کس نبود روا

در این بیت روا در مصراع اول به معنای بر آورده کردن است و در مصراع دوم به معنای شایسته.
معنای بیت: ای خدایی که لطف و احسان تو نیاز های ما را برآورده می کند. با وجود تو، یاد کردن از هیچ کس شایسته نیست.

 

2⃣ قطره ی دانش که بخشیدی ز پیش
متصل گردان به دریاهای خویش

قطره نماد کمی و دریا نماد بسیاری است. معنای بیت: علم اندکی که از نزد خودت به ما بخشیدی به دریای علم خودت متصل کن. مفهوم بیت: خدایا علم ما را زیاد کن.

 

3⃣ صد هزاران دام و دانه است ای خدا
ما چو مرغان حریصی بینوا

دام ودانه: نماد مشکلات و گرفتاری های دنیوی است.
معنای بیت: ای خدا در مسیر زندگی ما هزاران گرفتاری وجود دارد در حالی که ما همچون پرندگانی طمع کار و بیچاره ایم.
( در این بیت ما انسان ها به پرندگان حریص و بیچاره تشبیه شده ایم. ما: مشبه – مرغان: مشبه به)

 

4⃣ گر هزاران دام باشد هر قدم
چون تو با مایی نباشد هیچ غم

اگر هزاران گرفتاری هم جلو راه ما باشد، وقتی تو با ما باشی هیچ غمی نداریم.

 

5⃣ از خدا جوییم توفیق ادب
بی ادب محروم شد از لطف رب

از خدا می خواهیم که در فراگیری ادب و فرهنگ درست ما را یاری دهد. زیرا انسان بی ادب از رحمت خدا بی نصیب است.

 

6⃣ بی ادب تنها نه خود را داشت بد
بلکه آتش در همه آفاق زد

آدم بی ادب نه فقط به خودش بدی میکند. بلکه بدی او همه جهان را در برمی گیرد.

 

  • 7th اکتبر 2019
  • alireza
  • بازدید::11,475
  • [372]نظر
ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دیدگاه : 372

  1. آرزو گفت:

    مرضیه فقط از اونجایی میگم ک ارمین در مورد تو بم گفته چون زندگی شخصیش رازیه که بین منه فقط /:
    منم ادم بده داستان نیستم /:
    مدرکمم خداس ک بالا سرمه

    • م گفت:

      ارزو تو هی نگو بدبختی و فلان ، من چی بگم من از هرکی اینجا بوده یچی فهمیدم چطور دیگه میتونم به کسی اعتماد کنم هی خداا

  2. م گفت:

    باشه ارزو نمیخواد بگی، نگار که باش حرف زدم دیشب گفت که چه موقع ارمین بش گفته خوشش میاد ازش، ارمینم گفت من ارزو رو رد کردم چون نگارو دوست داشتم ، بعدش هم که من اومدم گفتینو زدم و جریانات..

    • آرزو گفت:

      خدا دروغ گو لعنت کنه
      ارمین از نگار خوشش اومد
      خدایا با کی شدم 7 میلیون /:

  3. م گفت:

    مریم تو با نگار چه دوستی داری؟

  4. م گفت:

    ارزو تو داری اونجا خدافظی میکنی بقیه بخونن فکر میکنن تو داری منو میگی و از دوستی میگی باز اینطور انگار من و فری رو میگی ای خداا ، اخه من با تو قبلا دعوا کرده بودم

    • آرزو گفت:

      نگا شک نکن ارمین فهمیده
      من ارمین هزار تا رمز داشتیم با هم /:
      الانم میدونه با خود بی صفتشم

  5. آرزو گفت:

    خدا شکرت من انقد ساده بودم اونا از حرفا من اسکرین گرفتن
    /:
    بعد من خر ای خدا منو بکش راحت کن /:

  6. آرزو گفت:

    نگا نگار نزاره د ه ن وا کنم رابطش با ارمین بخوره بهم /:

    • م گفت:

      همینجا بگو اونا بزار با هم باشن، فقط اگه چیزی هست که من حق دارم بدونم ب نظرت بگو

      • آرزو گفت:

        نمیگم در مورد زندگی شخصی نگار و ارمین نگا مرضی به قرانی ک الان رو کمدمه قسم انقد ازشون میدونم ک بدرک واصلشون کنم

  7. م گفت:

    بهترین کار اینه تو این خراب اباد نباشم ،

  8. آرزو گفت:

    الان داری مسخرم میکنی میگی باورم کردم؟

  9. آرزو گفت:

    مرضی چطور تو دروغایی ک اونا میگنو باور میکنی حرفا من همش از اصل دروغه ؟
    خوب زمونه ای شده

  10. آرزو گفت:

    مریم نخود اشو خوب اومدی دمت گرم ادم کرمی تو زندگی من زیاده /:

  11. م گفت:

    اگه از ادما قلم اینجا اومدین شما چمیدونین ما کی هستی سرک نندازین توو زندگی مردم بخدا گناه میکنید کسی فضولی نکنه

  12. م گفت:

    ببین حودم میدونم ارمین چجور پسریه اخرین روزی هم که باش حرف زده بودم حرفا چرت و پرتی بیتربیتی گفت منم بش گفتم هوسی ، الان تو میگی اون عکستو دیده به تو اونطوری گفته ؟ قسم بخور باور کنم

  13. آرزو گفت:

    مریم خدا ببخشه من اصن کدورتی از تو ندارم ب خدا

  14. م گفت:

    ارزو واقعا نمیدونم تو خیلی دروغ زیاد میگی قشنگ یجوری داستان میگی بعد دروغ درمیاد من از کجا بفهمم چطور اعتماد کنم

    • آرزو گفت:

      اره من دروغ میگم بعد حرف بقیه راسته ها فقط نگار حرف نزنه برا من ک خودش عند این کاراس

  15. آرزو گفت:

    نگا مرضی من بخام د ه ن وا کنم برا ارمین بد میشه پس خودش ب موش مردگی نزنه فقط ک کفری میشم

  16. آرزو گفت:

    مریم انسانی میخونی؟

  17. آرزو گفت:

    واقعا برا همتون متاسفم

  18. مریم گفت:

    نوشتم ک بیاد اینور
    والا من اصن سردرنمیارم چی بچیه بجورایی توباغ نیسم

    • م گفت:

      بیخیال خودتو درگیر نکنم منم ریدم به درس خوندم خواستم امروز همه قضایا حل شه دیگه برم پی زندگیم نمیخوام اینجا دیگه هیچوقت بیام ،با کسی هم از نمره برتر دوستی نمیکنم دیگه

  19. م گفت:

    اصن چرا تو قلم نوشتید نمره برتر قشنگ ادرس رو همه فهمیدم کدوم صفحه😐

    • آرزو گفت:

      چون تو و مریم گیر دادین که من منظورم از اون م یا تو بوده یا مریم
      من داشتم حرف خودمو میزدم شما خرابش کردین

  20. م گفت:

    البته پریماه رو میدونم با بچه های قلم دوسته پری اگه تو قلم ادرس اینجا رو دیدی و تو هم هستی لطفا راستشو بگو

  21. م گفت:

    مریم ارزو داره اونور هی حرف میزنه ،، میشه فقط اونجا کامنت بذاری بگی ارزو بیا کارت دارم از طرف خودت بش بگو که بیا خودش میفهمه میاد اینجا میتونی؟

  22. مریم گفت:

    بچها شماها اسمایی میارین ک من اصن نمیشناسم آنی کیه؟؟
    یابچهای دیه من اصن نمیشناسم اینارو

  23. م گفت:

    ارزو اون اسکرین که من دیدم نگفتی فکر کنم نوشته بپدی اون با فلانی بود فلانی و فلانی اخرش هم گفتی الانم با مرضیه است تلگرام گپ میزنن

  24. مریم گفت:

    والا خاک توسر درس من فرهنگیان رو اوردم مصاحبش خراب شد
    حالا موندم تکمیل ظرفیت بشه یان خیلی پشمونم نرفتم رشته ی دیه
    حالا اومدم انسانی بخونم اصن سردرنمیارم

  25. م گفت:

    کی رو میگی ادرس داده مریم؟ یعنی ادمای دیگه هم هستن؟

    • مریم گفت:

      نمیتونم بگم مرضیه ولی ادرس اینجارو اون داد اخه من نمیدونسم کجاقراره حرف بزنیم

  26. م گفت:

    مریم تو هموز درس میخونی؟😑 فکر کردم دانشگاهی

  27. م گفت:

    ارزو تو چته گارد میگیری😑

  28. م گفت:

    اومدم، اینجا ادمای دیگه ای هستن؟

  29. مریم گفت:

    الان باس حواسمون ب درس باشه ولی منه ک کلا ماشالله ازهرجی درده حالم بد میشه
    ولی شماها ول کنین بچسبین ب درساتون

  30. مریم گفت:

    جوری ک من حس میکنم ی عده شدن نخود اش
    مرضیه و ارزو ببینین لطفا بس کنین
    بسه دیگه خب؟
    بیشتر کشش ندین لطفا

  31. مریم گفت:

    ارزو بازم میگم اونقدر شهامت داشتم ک ازت عذرخواهی کردمو حلالیت گرفتم همین
    دیگه من ن خبری ب کسی میدم ن ازینکارای بچگونه خوشم میاد
    ب اندازه کافی مکافات دارم ک حال اینچیزارو ندارم
    منم دیگه نمیام
    ازهمتون عذرمیخام
    حلال کنید

  32. آرزو گفت:

    من همیشه اشتبا قضاوت شدم
    چون ساده بودم
    مرضیه هر چی اونا میگن درس به دوستیت برس با اونا
    مریمم ک من براش تموم شدم
    الانم برم دیگ که هضم کردن این همه تهمت و دروغ برام سخته
    همتونو به همون بالا سری میسپارم
    خودش جوابتونو بده چون در برابر حکم خدا من هیچکاره ام
    به امید روزی ک من بمیرم و وقتی برا حلالیت گرفتن از من نباشه برا کسایی مث ارمین و امسال او ک زیادن تو زندگیم
    خدا همیشه جواب داده برام ایندفعه هم جوابمو میده ممنونشم
    یا حق

  33. آرزو گفت:

    الانم هر دوتاتون هر فکری ک دوس دارین راجب من بکنین
    ادم بده منم اره
    منی ک همیشه ده نم بستس
    ک راز بقیرو فاش نکنم !
    خدا خودت شاهدی این قوم ../چه با من کردن لطفا جوابشونو بده

  34. آرزو گفت:

    فقط ب خاطر اینکه منو خراب کردن
    دمشونم گرم خوبی ک من ب اونا کردمو خودشون ب خودشون نکردن
    میان سر همه حرفام
    میاید سر حرفای من

  35. آرزو گفت:

    مریم میدونم جدیدا با نگار حرف میزنی
    مرضی توام
    لطفا چیزی نگین فقط منتظر جواب خدام
    مرضی خانوم انقد تند نشو من دورویی نکردم
    دو رو ها دور و برتن تو چش روشون بستی

  36. آرزو گفت:

    برا خودم متاسفم با ی عده بیشعور هم نشین بودم
    مث کبک سر کردم زیر برف
    من امروزصادقانه بات حرف زدم
    غافل از اینکه صداقت جایی معنا نداره
    اون فقط از حرف من اسکرین گرفته نه خودش پس خواهشا با گ وه خوری هاش نزاره شر درس کنم

  37. آرزو گفت:

    از فردا ب قران اگ پا بزارم اینجا بگو برا خودتون ببرینو بدوزین منتها قیامت باید جواب پس بدین
    تک تکتون
    از هیچ کدومتونم نمیگذرم
    رحمت ب فری ک زد نابودم کرد جلو خودم نه اینا ک یک کلاغ چهل کلاغ میکنن

  38. آرزو گفت:

    من خرو بگو نمیخام بد کسی پیش بقیه بگم غافل از اینکه همه ادما بیشعورن
    همشون

  39. آرزو گفت:

    واس خوب نشون دادن گندکاری ها خودشون منو خراب کردن
    مرضیه مریم و هر کس دیگ ای ک اینجاس
    امیدوارم اون حضرت محمدی ک بش اسلام اوردم جوری بزنه تو سرشون ب خودشون بیان اون روز اگ فهمیدین بدونین این آه منه

  40. آرزو گفت:

    ببین مرضیه و مریم نمیخام کلمه ای از حرفام پیششون بگید
    فقط نگار دم از عشق نزنه ک حالم بد میشه
    ارمینم ک جعلیه همین
    فقط من این وسط دررفتم

  41. آرزو گفت:

    بهش میرسم ی روزی ارمینو دارم براش
    خوب نه بد فری نی بزارم در بره
    هی زندگی
    من جز یک کلمه بیشتر از تو پیشش چیزی نگفتم
    دیدی از وقتی من اومدم صداش در نمیاد تو صفحه 99 ؟ میدونی چرا ؟ جرعت رو ب رو شدن با منو نداره

  42. آرزو گفت:

    تو اصن میدونی بین منو ارمین چی بوده ور میزنی؟
    از کجاش بگم اونجایی ک من هیچی بروش نیاوردم و گف با دیدن قیافت دلم خاس فلان و فلان
    هی نامرد دنیا ک منه بدبخت نشستم اینجا ک یسری دری وری بگین پشت سرم
    ارمین خان اسکرینم بگیره اسکرین حرفا خودش چی ؟

  43. آرزو گفت:

    س گ کی باشه اقایی ک ارمینه بخاد مثلا برا خوب برخورد کردن پیش نگار بد منو همجا پخش کنه
    حیف حیف واقعا ک نمیتونم گ وه هایی ک خورده رو بیان کنم
    تو میگی من پشسرت حرف زدم
    گ وه هایی ک اون ب اصطلاح مرد پست سرت گفته رو میدونی؟

  44. آرزو گفت:

    در مورد فری بگم ب درک ک خوشش ازیکی دیگ اومد از اول ادمش نبود

  45. آرزو گفت:

    نگا مرضیه تو نگار ارمین به خدایی سپردم ک بالا سرمه اامیدوارم ی روز برسین ب حرفام
    و سر اون دوتا بیاد ک اینجور ب من کردن

  46. آرزو گفت:

    قتی کاسه چه کنم چه کنم دس گرفته بود نگار خانوم و ارمین خان من بینشون بودم

  47. آرزو گفت:

    ارمین فقط ب خدا سپردمش ادم جعلیو
    ببین از قول من ب نگاربگو مرسی خوب ادم درستی بودی کم ازت ندارم تو چنته
    ب ارمینم بگوو اراده کنم کل زندگیت رو ابه پس لطفا فقط اون قسمت عشق منو نگو
    الان همه برا من شدن راست گو

  48. آرزو گفت:

    مرضیه خانم درست حرف بزن من از تو بد نگفتم
    گف ب من چی ازت میدونم گفتم اونجوری ک فهمیدم فک کنم با فری بوده

  49. آرزو گفت:

    حالا ارمین خان برا من شده عنده راست گویی!

  50. آرزو گفت:

    اسکرین حرف من با کی من چه دورویی باتو کردم؟

  51. مریم گفت:

    والا منم هنگ کردم مرضی😑😑😑

  52. م گفت:

    فعلا مجبورم برم باز

  53. م گفت:

    عه شانس ندارم گوشی نمیتونم بگیرم دستم .. تو سایت هم نرو اونور جنجال ب پا کنین و دعوا بشه حوصله ندارم

  54. م گفت:

    اسکرین حرفاتم دیدم انکارش نکن.. الانم نمیخوام بگم تقصیر توعه ..من خودم به ارمین گفتم نمیخوامت و بحثمون سر چیز دیگه بود اما تو درباره من بد بش گفته بودی، و خودتم که ابراز عشق کردی ،، چ خبره ادم نمیدونه چی بگه

  55. م گفت:

    و اما این شخصی که میگی.. دیگه الان فهمیدم اون ارمین بوده ..من چون دیدم رفت با نگار فکر کردم شاید اون پشتم حرف زده گفته من با فری بودم چون دیدم تو با نگار تو گفتینو حرف زدی و بدون اینکه بدونی از رو شکی که داشتی رفتی به ارمین گفتی مرضی با فریه.. اون هی به من گیر میداد تو با فری چرا حرف میزنی ازینچیزا ..من فکر کردم نگار پشتم گفته ولی تو بش گفته بودی.. و ابراز علاقه ات😑 واقعا دیگه نمیدونم چی بگم،،

  56. م گفت:

    اولا درباره فری بگم بهت اون از یه دختر دیگه خوشش اومد ربطی به من نداشت ،هرچند من اونموقع ازت خوشم نمیومد ، همون روز که گفتم با فری حرف زدم اونموقع تازه دوروز بود با هم بودین بعد من گفتم مگه اون علی رو نمیخواست فری گفت نه اون اصن الکی بود اونجا بپد گفت قول بده به کسی نگی بعد گفت داستانهایی که درباره علی و ما د. رت گفتی الکی بود منم همون موقع هنگ کردم خیلی بدم اومد عصبانی شدم من تحمل ندارم این دروغا رو.. و همونموقع هم به فری گفتم این دختره روانیه چجوری بش اعتماد میکنی.. ولی اونمه تو رو نخواست ربطی به حرف من نداشت شما تا دو هفته بعدش با هم بودید بعد فری گفت یکی دیگه رو میخواد رفت با یکی دیگه

  57. م گفت:

    ارزو واقعا تمیدونم بت چی بگم تو چرا دورویی کردی؟ واقعا فکر کنم خدا خوب حواسش هست بم ..همین دیشب نگار پیام داد، خوب موقعی شد من فکر کردم ادرس گفتینومو پاک کرده فهمیدم همه چیو ..امروزم باز با نگار و ارمین حرف زدم

  58. م گفت:

    مریم به نظرم اینجا رو دیگه نخون یا حرف پیش کسی نبر درباره یچیزیه بین من و ارزو

  59. م گفت:

    خوندم حرفاتو

  60. م گفت:

    اومدم

  61. آرزو گفت:

    مرضی من برم دیگ ): هر وقت اومدی منتظر من نباش همه چیو بنویس میخونمش
    بعد ج میدم
    فعلند

  62. آرزو گفت:

    این مرضیه ام نیومد بد قول ):
    مریم برات بهترینا رو میخام بخدا
    ب هرچی ک میخای برسی
    مثلث برمودای من و تو فری باید ی جا چال میشد
    مسببشم تو نبودی من مقصر بودم و فری

  63. آرزو گفت:

    مریم بخون
    نوشتم نمیدونی مریم چی ها گفت /:
    ب پیر ب پیغمبر من منظورم تو نبودی
    چرا اینجوری میکنی تو من منظورم فریبرزه /:
    وگرنه مرض دارم بعدش برم ب فری تو وب انی بگم این چرت و پرتا چیه گفتی؟
    اگه منظورم تو بودی میگفتم رفتم وب انی گفتم این چرت و پرتا چیه مریم گفته /:

  64. مریم گفت:

    واقعا حالم گرفته بود بدتر شد
    خیالتون راحت من بکسی ادرس نمیدم
    خودمم الان میرم ازینجا
    خوبی بدی دیدین حلال کنین
    خوش باشید
    یاحق

  65. آرزو گفت:

    پس مرسی لطفا از حرفا من چیزی ب خودت نگیر و به دل نگیر ک م با تو بودم
    تو چرا هی میخای حرفای منو ب خودت نسبت بدی؟ شاید من بد حرف زدم ../
    اونی ک تو 99 بش حرف میزنم خودش میدونه با اونم
    البت ینفرم نیستنا دو نفرن /:

  66. آرزو گفت:

    ببین مریم من از تو هیچ ندارم خو ک بخام درموردش ب بقیه بگم
    اونی ک خریت کرد و رف سراغ کسی ک با دوستش بود من بودم
    اما در مورد بقیه از همه جا انقدی دارم ک بخام بگم طومار میشه گندشون در میاد!
    اما من مث اونا نیستم ک بخام در موردش با کسی حرف بزنم و ابروشونو ببرم همونطور ک خیلی ها ابرومنو بردن
    ما یه تیکه درد دل کردیم شد داستان شاهنامه ../
    ب بقیه ک میرسی همه شاهکاره عالمن ..!
    توام باید بشی راز نگه دارشون/:

    • آرزو گفت:

      شانس منه دیه /:
      اینم بدون من اصلا هیچ وقت در مورد تو صحبت نکردم خیلی وقته
      ینی بدتو نخاستم چون به اندازه کافی بد کردم بت

      • مریم گفت:

        ن تو گفتی یسری حرف من زدم ک بگی خراب میشم همینارو بگو

  67. آرزو گفت:

    من گفتم تو یسری چیا بهم گفتی از فری همون قضیه زهره و اینا ک منم رفتم تو وب انی بهش گفتم این چرت و پرتا چیه اونم پیچونده جواب ادمی زادی نداده
    نمیخام اون خراب بشه
    نه تو وگرمه من مشکلی باتو ندارم

  68. مریم گفت:

    ارزو من خوندم همه چیو
    ببین همه سختی داریم خب؟ میگذره
    ولی اونجاک گفتی اومدی پیشم یسری چیز گفتم میخام بدونم چی گفتم؟ک باعث میشه خراب بشم
    من باکسی دشمنی ندارم باهیچکس
    دوس دارم بگی

  69. آرزو گفت:

    اگه قرار خاستگاری بود نمیگرفتمت /: خخخخخخخ

  70. آرزو گفت:

    وی در حال امپر چسبوندن است ):

  71. آرزو گفت:

    مرضی خدا نکنه بری پا قرار با کسی خووووو
    زیر پام علفه /:

  72. آرزو گفت:

    اهم

  73. آرزو گفت:

    بیب

  74. آرزو گفت:

    فقط امروز هستم بعدش دیگ میرم تا شاید عید بیام تبریک عیدی بگم بعد میرم تا بعد کنکور
    ی هفته تخمین و ابهر معتادم کرد /:
    وقتشه جلوش بگیرم /:

  75. آرزو گفت:

    مرضی جز اون دسته از دوستایی ک همیشه دیر میاد سر قرار خخخ

  76. آرزو گفت:

    اینم بگم هیچ وقته هیچوقت سراغ اونی ک خوشم میا ازش نمیرم
    شیرینی رفاقتی ک باش دارمو نمیفروشم ب ی عاشقیه دو سه ماهه
    تا بعد این اخرین کنکورمم عشق و عاشفی دردم نمیخوره /:

  77. آرزو گفت:

    در اخرم حلالم کنید
    مریم من به تو بد کردم در مورد مرضی ام بگم ک در موردش فکر بد کردم شرمنده
    مریم همه زندگی من همینه همه قبلی ها از جلو چشت رد کن برن
    مرضی جانم منتظرتم ساعت پنج الان برم ی کوفتی بخورم ظرف بشورم
    فعلا

  78. آرزو گفت:

    مرضیه مریم و احتمالا مرصاد شایدم چن نفر دیگ که اینجایین
    این همه زندگی منه
    بدون کم و کاست
    دیگ قاضی این وسط خداس
    اگه چیزی جا افتاده بخدا مغزم یاد اوری نمیکنه و چیز دیگ ای تو زندگیم نی
    جدیدنا ی هفته در میون بیمارستانم برا همین دلمه از همه حلالیت بگیرم شاید هی مردم
    رفتم بزنم معدمو درس کنم ک عصبیه و بخاطر استرس این بلا ها سرش اومده پرولاکتین خونم رفته بالا
    حالا دارم قرص میخورم بیاد پایین /:
    شدم موش ازمایش گاهی بیمارستانا
    مانمم دیسک کمر گرفته
    همه کارا خونه گردن من بدبخته
    غذا و کار و اینا مریمم اجیم هیچ گوهی نمیخوره
    منم ک هی حرص میخورم /:
    از اون طرفم این حس جدیده ولم نمیده
    از اونطرف علی ول کنم نی میخا برم زنی براش پیدا کنم فقط ولم کنه
    از اون طرف خاطرات گندم حال جسمیمو بد میکنه /:

  79. آرزو گفت:

    تو گفتینو ام ک بابام دید چت هامو
    با همین شخص بود ک کفری کرد بابامو اونم فقط حال و احوال پرسی بود و اتفاقات روزمره!
    تو گفتینو فقط یبار با ارمین یبار با فری چند بار با علیرضا تو نمیشناسی مرضی و با مرصاد بودم این پسرا بودن ک تو گفتینو من بودن /:
    بعد بابام اون همه صفت خوشگلو داد بهم /:

  80. آرزو گفت:

    البت اینم بگم از ی نفر فقط خوشم اومدبعد فری اما وارد رابطه نشدیم فقط در حد خوش اومدن
    جدیدنام کرمم گرفته رو ینفر نمیدونم اون ینفر حسی داره بم یا ن البته جدیدنا ک نه خیلی وقته ..
    ولی بخاطر خودش نمیرم سمتش چون مطمئنم اون پاکه تا الانم با کسی نبوده امیدوارم خوشبخت شه
    تنها رفیقم تو گفتینو اون بود ک واقعا باهاش احساس راحتی کردم و باهمه برام فرق داشت بی شیله پیله بود و همینش خوب بود باهاش حال خوبی داشتم اما خدا شاهده تو گفتینو فقط مث دوتا دوست صمیمی بودیم
    گناه داره با من باشه ب قول بابام من بدکاره ام!
    این حسه هی هست هی هولش میدم ته قلبم /:

  81. آرزو گفت:

    تو فکر این افتادم ک ب فری بفهمونم حالم عالیه
    نگارو کشوندم تو خط
    الکی بش گفتم با ی نفرم و خوشبختم و اینا و خدا سر شاهده ک بعد فری دستمو داغ کردم برم با هم جنساش
    اینم بگم ب نگار نگفتم الکیه /:
    گفتم بزار تو سایت باهام همکاری کنه اگ بگم الکیه ضایع میشه /:
    همون ی نفر از سرمم زیاده /:
    برا هفت پشتم بسه فری هی با خودم میگم اینا خدای علیه من جواب رد میدم بش اونم خدایی داره این بلا سر من اومده .

  82. آرزو گفت:

    بعدش من افسرده شدم/:
    حالم داغون بود/:
    نگار بخاطر من گفتینو زد
    کلی حرف زدم باش درد و دل کردم
    اره تقصیر تو نی
    جنس خود فری خرابه وگرنه تو ک نمیخاستی جدا شه
    اما اینم بگم حرفات رو فری تاثیر گذاشته ک عوض شده
    اینو مطمئن باش!

  83. آرزو گفت:

    من شک کرده بودم تو باش باشی
    خودشم همچین حرف میزد انگار با یکی بودو با کسی نبود
    فری زیاد بهم بدهکاره!
    واقعا لیاقت منو نداشت
    لیاقت هیچکیو نداره
    به خودشم گفتم خدا اخرش سرش میاره همه بلاهایی ک سر منو امثال من اورد
    تو ی هفته منو ب باد داد بعیدم نبود از همچین ادمی این اولین رابطه من بود ک خیلی ام عالی بود!
    من ازش گذشتم حلالش ولی خدا ازش نمیگذره و من نگران قیامتشم!
    مرضیه من ادمی ام ک از بابامم هیچی ب دل ندارم از دشمنمم هیچی ب دل ندارم
    چون تهش میدونم خدایی هست
    تهش ی انسانیتی تو وجودمه

  84. آرزو گفت:

    کل دوستی منو فری دو هفته بود
    من خر بگو /اخه اگه عقل داشتم نمیرفتم با کسی ک دوستمو بم فروخته بود!
    اصن صداش نشنیدم فقط چت کردیم همین / ی عکسم بیشتر از من ندیده/ کلی قربوونم میرفتو عکس خیابون میفرستاد میگف کی میش باهم اینجا باشم
    داش خرم میکرد غافل از اینکه اینی ک تو سینه منه قلبمه نه ی سنگ بی تفاوت / خودش خو همزمان با پونصد نفر بود منو درک نمیکرد ک چه حالمه/همه چی خوب بود فقط تو ی هفته اقا من رفتم تا خونه خالم گفتم اونجا گوشی نمیبرم یادمه فری ام چشش باد کرده بود کلی ناراحت بودم/ برگشتم دیدم شده برج زهر مار/گفتم چته؟ گف مرضی راس میگ من هنو بچم / منو تو ب درد هم نمیخوریم / گفتم حالا مرضی شده عشقت / هیچ نگف بعد گف من همه زندگیمو ب مرضی گفتم از توام گفتم همه چیو منم اومدم نمره برتر گفتم اون حرفا رو و تو ام بم حرف زدی ! / دیگ بهم زدیم کلی بم گف حلالم کن و اینا /من خر ک برا اول بار این حسو داشتم رفتم وب مریم گفتم مریم حلالم کن من با فری بودم گف تو فلانی و اینا اخرشم گف عب نداره بعدشم گفتینو زهره داد رفتم اونجام/ مریمو زهره از فری نفرت داشتن ! مریم گف کارش دارم براش دارم و کلی تهدید کرد زهره ام همینطور من بعد چن روز دوباره رفتم وب فری گفتم دلم برات میسوزه نزار اینا کاری بت بکنن / اونم همه چی گذاش کف دست ریم و زهره / مریمم گف بهم دستت درد نکنه منو فروختی..

  85. آرزو گفت:

    تا اینکه رفتم وساطتت کنم بین فری و مریم فری گف ب مریم نگو ولی برو وبش ادرسشم داد منم رفتم مرضی خبر نداری مریم چی اونجا گف ! الان نمیخام بگم چون بدم میاد ینفرو خراب کنم /من سادم رفتم گفتم ب فری تو وب انی انی شاهده کپی میکرد میداد فری گفتم اینا چیه مریم میگ/ گف اونا فلان بوده و خلاصه کلی بهونه/گف من دیگه با مریم نیستم برام تموم شده / طرف خودمو نمیگرم ی روز یادم نی چند شنبه ساعت سه بش گفتم و فهموندم منم بش بی میل نیستم
    اون هم بعد ی روز گف برو وب انی رفتم وب انی اونجا انی یاد داد وب بزنه بعد اولش خودمونو گرفتیم بعدش من بش گفتم دوسش دارم اونم گف منم هی دوست داشتم از اول/ به مرگ عزیزترینم اگ دروغ بگم /گف چون گفتی با علی هستی رفتم با مریم وگرنه تورو خاستم به جان مانم راس میگم / اقا ی هفته انگار بال در اورده بودم انگار فری ی ماهی بود ک فقط واس من از اسمون افتاده بود

  86. آرزو گفت:

    بطورخلاصه بگم از اسفند 98 ب طور رسمی اینجام اما واس نهایی ها با گوشی خالم میومدم نگا سوالا میکردم مریم اینام تا حدودی میشناختم اخر دی ماه با مریم تو تخمین اشنا شدم فهمیدم همین مریمه
    اسفند اومدم اینجا بارانم بود تو نمیشناسی همه چی خوب بود تا اخر اردیبهشت 99 ک فری اومد صفحه ما دنبال مریم میگشت اولش با هم کل مینداختیم بعدش شدم اجی جونش تا عاشورا بود ب مرگ خودمم تا اون موقع نمیدونستم با مریمه بم گف باهم خوب نیستیم و خیلی منو تحویل میگرف ..
    ببین مرضی ادم کرم داشته باشه مشخصه فری با فداتم و نفسم و قربونت داش کرم میریخت اینم بگم منم بی میل نبودم

  87. آرزو گفت:

    من تو خانواده مذهبی بزرگ شدم/م ادرم سیده اهل همینجا ک زندگی میکنم/ پدرم اهل تبریزه م ادرش /پدرشم از کنگاور کرمانشاهه/بابام اینا خانواده ازادی دارن/ من بیشتر با طرف مانم جور بودم ادم بودم هیچ خطایی ازم سر نزد تا اسفنده 97 سال اول کنکورم اونم من مقصرش نبودم خلاصه بگم یدوستی داشتم گوشی مخفی داشت بعد گف این اخر هفته تو ببر خونتون تو همه بت اعتماد دارن من مانم بم مشکوکه گفتم باش بردم شانس خوشگل من جمعه مانم فهمید ب بابامم گف اونم شهیدم کرد بدون اینکه بپرسه ببینه واقعا مال منه یا نه سر این قضیه تا نهایی ها خونه مانِ مانم بودم داغون بودم اون سال! پام شکست بعدش ک فهمید مال من نبوده گف خوبت کردم/ قضیه بعدی برا علی پسر عمومه ک نمیدونم از کجا من خوشش اومده من سه سال دبیرسان نمونه درس خوندم چون شهرمون نمونش خوب نبود افتادم خرم اباد با ماشین میرفتم باید 5 صب بلند میشدم /: خونه علی اینا اینجاس ولی اونم برا دانشگاه در رفت امد بود صبا گف ب بابام بزار من ببرمش اشنام هستم بابام راضی شد چون خودم بیکار نبود سه سال باش رفتم مدرسه اومدم خونه /: دی 97 اومدن جلو گفتم ن درس دارم / بعد کنکور 98 اومدن گفتم ن / عید 99 اومدن گفتم ن / تابستون 99 با خان بابا بزرگم اومدن من نه گفتم اره ن گفتم ن چون جراعت نداشتم /الانم چشش بهمه حالا اقدام بعدی همین دی ماه بود گفتم اگ دوسم داری دس از سرم ور دار/ ولی من اصن باهاش نبودم/ اذر ماهم بابام بخاطر این موضوع گفتینو زد خوب شت و پتم کرد /: هنو ک هنوزه دارم سرش میرم دکتر همین فردا صبم ازمایش دارم دوباره /اینا همه ماجراها زندگی منه بجز بخش فری ک الان همشو میگم اینا خلاصه بود

    • آرزو گفت:

      خدا شاهده ک هنوزم ب چش برادری ب علی نگا میکنم
      اونجا نوشتم چون خود بابامم بیکار نبود

  88. آرزو گفت:

    خوب مرضی میخام بی شیله پیله از اول زندگیم برات بگم تا خوده الان
    بخون بعد تو ام بگو
    خدا بالاسرمه اگه ی کلمشو دروغ بگم
    ..

  89. آرزو گفت:

    مدیر جان شرمنده ..یدونه ای
    من اون دنیا بهت مدیونم واقعا
    اینو دارم جدی میگم مرسی ازت
    و ببخشید برا خاطر حرفایی ک جاشون اینجا نی

  90. م گفت:

    مریم تو هم هر حرفی داری بیا بگو کسی دشمنی نداره با دیگری

  91. م گفت:

    باشه منم هروقت تونستم میام شاید زودتر..

  92. آرزو گفت:

    من قبل تو همه چی میگم توام پنج بیا منم میام

  93. آرزو گفت:

    شبت اروم اجی فردا حتما بیا منتظرتم تو بگو تا منم از زبون خودم بگم
    همه چی تموم شه فقط

  94. م گفت:

    فردا عصر ساعت پنج خوبه؟

  95. آرزو گفت:

    صبح باید برم سونو و ازمایش

  96. آرزو گفت:

    مرضی فردا یک و نیم به بعد همینجا خوبه؟

  97. م گفت:

    فردا صبح میتونی بیای؟ همینجا

  98. آرزو گفت:

    مرضی حالا در مورد اونم خیلی حرف دارم ک باهات میزنم
    فردا میام حتما الان برم دیگ شامم نخوردم مشکوکه

  99. م گفت:

    ارمینو ول کن دریاره فری داشتم میگفتم که رفتم تلگرام باش حرف زدم، بذار همه حرفامون یجا باشه بعد علیرضا پاک کنه یه تیکه اینصفحه اون صفحه پاک نمیکنه دیگه

  100. آرزو گفت:

    مرضیه فردا کی میتونی باشی؟
    الان باید برم عزیزم
    فردا ی ساعت بگو بیام همینجا صب نباشه فقط من باید برم دکتر

موضوعات
مطالب اخیر
;