معنی شعر روباه و زاغ چهارم - نمره برتر

معنی درس سوم فارسی چهارم : امروز هم برای شما یکی دیگر از شعر های فارسی چهارم را آماده کرده ایم . همانطور که قول داده بودیم در این قسمت معنی شعر روباه و زاغ چهارم ابتدایی را به صورت کامل قرار داده ایم .

 

 

معنی لغات درس سوم فارسی چهارم

🌿واژه نامه :

آسیاب : دستگاهی برای خرد کردن و آرد کردن گندم و جو و دانه های دیگر
حیات : زندگی
می لنگید: لنگان لنگان راه می رفت،در راه رفتن ناتوان بود
اساس: پایه، بنیان
حدس زدم : گمان کردم
اثاث : وسایل،ابزار
خوار : حقیر
خار: تیغ
معذرت خواهی : عذرخواهی
قضا : سرنوشت
زاغکی : زاغ کوچک
قالب: تکه ،قطعه، پاره
حیلت ساز : حیله گر ،مکار
خوش آواز : خوش صدا،خوش نوا
خوش خوان : خوش آواز
آواز :صدا،بانگ، نغمه،سرود
روبهک : روباه کوچک
طعمه: خوراک،خوردنی
بربود: برداشت،دزدید، برد

🔹🔹🔹

 

معنی شعر درس سوم فارسی چهارم 

زاغکی قالب پنیری دید / به دهان برگرفت و زود پرید
🔹 زاغ کوچکی قالب پنیری دید آن را با نوکش برداشت و زود پرید

بر درختی نشست در راهی / که از آن می گذشت روباهی
🔹 در راهش روی شاخه درختی نشست که از آن روباهی عبور می کرد

روبه پر فریب و حیلت ساز رفت پای درخت و کرد آواز
🔹 روباه مکار و حیله گر پایین درخت آمد و شروع به خواندن آواز با صدای بلند کرد

گفت : به به تو چقدر زیبایی چه سری ، چه دمی ، عجب پایی
🔹 گفت: به به تو چقدر زیبایی عجب سر و دم و پای زیبایی داری

پرو بالت سیاه رنگ و قشنگ / نیست بالاتر از سیاهی رنگ
🔹 پر و بالت سیاه رنگ و قشنگ، قشنگ تر و بالاتر از این رنگ وجود نداردششم تا نهم

گر خوش آواز بودی و خوش خوان / نبودی بهتر از تو در مرغان
🔹 ولی اگر خوش صدا و خوش آواز بودی دیگر بهتر از تو بین پرنده ها پیدا نمی شد

زاغ می خواست که غار غار کند / تا که آوازش آشکار کند
🔹 زاغ خواست که قار قار کند و آواز بخواند تا صدای خوبش را به روباه نشان دهد

طعمه افتاد تا دهان بگشود / روبهک جست و طعمه را بربود
🔹 تا دهانش را باز کرد خوراکش (پنیر) افتاد روباه کوچک پرید و خوراکی (پنیر) را دزدید و فرار کرد

 

🔹بچه زاغی یک تکه پنیر دید
آن را با دهانش برداشت و پرواز کرد

🔹روی یک درخت در یک مسیری نشست
که از آن مسیر روباهی در حال عبور بود

🔹روباه حیله گر و مکار
پایین درخت ایستاد و شروع به آواز خواندن کرد

🔹گفت: به به تو خیلی زیبا هستی
سر و دم زیبایی داری،چه پای قشنگی داری

🔹پرها و بالت رنگ سیاه و قشنگی دارد
زیباتر از سیاه رنگی وجود ندارد

🔹اگر خوب می خواندی و صدای خوبی داشتی
بهتر از تو در بین پرندگان وجود نداشت

🔹بچه زاغ می خواست قارقار کند
تا آواز و صدایش را نشان بدهد

🔹وقتی دهانش را باز کرد،خوراکی از دهانش افتاد

🔹روباه کوچک پرید و خوراکی را برداشت

 

دیگر شعر های فارسی هارم

 …

معنی شعر خبر داغ ششم